- همباز شدن ((~. شُ دَ))
- شریک شدن
معنی همباز شدن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شریک شدن: ولده ام گفت ای پسر، چون سلطان کسی را وزارت داد - اگر چه دوست دارد آن کس را - درهفته ای دشمن گیرد از آن جهت که همباز او شود در ملک و پادشاهی به انبازی نتوان کرد
شریک شدن، یا انباز شدن با یکدیگر. اشتراک
برگزیده شدن، مزیت یافتن برجسته شدن
هم سفرشدن، شرکت کردن اتفاق کردن: بر خوان شیران یک شبی بوزینه ای همراه شد استیزه رو گرنیستی او را کجا شیراز کجا. (دیوان کبیر)
سخن چینی کردن، عیبجوئی کردن و طعنه زدن
گشاده شدن (درو مانند آن) گشود شدن مفتوح گردیدن
دود شدن، تباهیدن نابود شدن
گشاده شدن، گشوده شدن، وا شدن، گشوده شدن گره
کنایه از آمادۀ کار شدن، دایر شدن
بازگشتن
کنار رفتنبرای مثال به اصل باز شود فرع و هست نزد خرد / هم این حدیث مسلّم هم این مثل مضروب (ادیب صابر - ۲۱)
کنایه از آمادۀ کار شدن، دایر شدن
بازگشتن
کنار رفتن
Opening
открытие
Öffnung
відкриття
otwarcie
abertura
apertura
apertura
ouverture
opening
การเปิด
pembukaan
उद्घाटन
פְּתִיחָה
ufunguzi
উদ্বোধন
افتتاح